Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار مهر، برگزاری مجموعه کنسرت‌های «به رنگ صدا» به رهبری ارکستر آرش گوران و خوانندگی همایون شجریان به همراه کنسرت نمایش «سی‌صد» با طراحی سهراب پورناظری، آهنگسازی تهمورس پورناظری و کارگردانی امیرجدیدی با تمام حاشیه‌ها و اما و اگرهای مرتبط بدون تردید از اتفاقات مهم و پرمخاطب این روزهای موسیقی کشورمان هستند که می‌توانند به عنوان یکی از مؤثرترین رویدادهای مرتبط با نظام تولید، بازاریابی و فروش محصولات موسیقایی محسوب شوند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این چارچوب کنسرت «به رنگ صدا» با خوانندگی همایون شجریان و رهبری ارکستر آرش گوران که در قالب ارکستر سیاوش پیش روی مخاطبان قرار گرفته، توانسته علاوه بر موفقیت‌هایی که برای گروه اجرایی این کنسرت به همراه داشته، به عنوان یکی از پرفروش‌ترین و پرمخاطب ترین اجراهای زنده طی ماه‌های اخیر به رکوردشکنی‌هایی برسد که می‌تواند در نوع خود قابل تأمل باشد.

اگرچه درباره میزان فروش این کنسرت به صورت دقیق اطلاعات چندانی منتشر نشده، اما ماجرا به گونه‌ای شکل گرفته که نمی‌توان از جریان به وجود آمده در پی این پروژه موسیقایی موفق به سادگی گذشت. شرایطی که نشان داد همایون شجریان بدون هیچ تردیدی مرد شماره یک گیشه موسیقی است که یک تنه می‌تواند تکانی به جریان مسکوت استقبال مخاطبان از برنامه‌های موسیقایی بدهد. شرایطی که چه در همکاری با برادران پورناظری و چه در پروژه‌های دیگر این خواننده نشان از توانایی‌ها و بلوغ حرفه‌ای هنرمندی دارد که علاوه بر مهارت‌های تکنیکی و موسیقایی در مارکتینگ موسیقی هم حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.

این توانایی و مهارت هم قطعاً خالی از عیب و ایراد نیست، اما هرچه هست ماجرای حضور شجریان در بازار موسیقی را به سمت و سویی هدایت کرده که بتواند تکانی به بازار بحران زده موسیقی جدی بدهد و شرایطی را فراهم سازد تا گوش شنیداری مخاطبانی که در هجوم بی رحمانه موسیقی‌های دم‌دستی و بازاری قرار گرفته‌اند تا حدی به شنیدن موسیقی خوب با ساختار ارکسترال مناسب و البته به دور از پلی بک خوانی‌های رایج بنشیند. گویی مجموعه کنسرت‌های «به رنگ صدا» به همراه پروژه‌هایی چون «سی صد» با تمام تفاوت‌هایی که به لحاظ محتوایی با یکدیگر دارند فعلاً تنها محل خروج از بحران موسیقی هستند که می‌توانند در این وانفسا حرف‌هایی برای گفتن داشته باشند.

آنچه در کنسرت «به رنگ صدا» همایون شجریان با همراهی مجموعه‌ای از بهترین نوازندگان موسیقی کشورمان پیش روی مخاطبان قرار گرفت، مجموعه‌ای از پرمخاطب ترین و بهترین آثار این خواننده محبوب و کم حاشیه موسیقی ایرانی بود که اگرچه در آنها از آثار ساخته شده با سهراب پورناظری بنا به دلایلی که نه همایون و نه سهراب درباره آن صحبتی به میان آورده‌اند، خبری نبود، اما شرایطی را پیش روی شنوندگان موسیقی این کنسرت قرار داد که شواهد و استقابل از اجراها نشان می‌دهد اولاً هواداران سینه چاک همایون را راضی نگه داشته و دوماً مجالی را فراهم ساخته که آن دسته از طرفداران موسیقی همایون شجریان که کمتر با ساختار تخصصی اجراهای ارکسترال آشنایی دارند، با بسته موسیقایی مواجه شوند که اولاً دربرگیرنده حضور یک رهبر درجه یک ارکستر به نام آرش گوران و سپس جمعی از نوازندگان ممتازی باشند که هرکدام حرف‌های بسیاری در موسیقی کلاسیک و ایرانی دارند و می‌توانند نجات دهنده، نظم و صدا دهی یک کنسرت باشند.

این روند منظم که البته می‌تواند در درون با حاشیه‌هایی هم مواجه باشد، فعلاً شکل و شمایل درخشانی از ارکستر سیاوش را به مخاطبان ارائه داده، شمایلی که بدون تردید مولفه‌هایی چون مدیریت برنامه سحر فروزان، طراحی و کارگردانی رضا موسوی و صدابرداری غلامرضا صادقی به عنوان همراه این روزهای همایون در آن نقش مؤثری دارند و می‌توانند به عنوان الگویی نسبتاً مناسب برای دیگر برنامه‌ها مورد تمرکز قرار گیرند.

در این قاعده قطعاً مشکلات و نواقصی هم وجود دارد که از آن جمله می‌توان به برگزاری مستمر و بدون وقفه این کنسرت‌ها که قطعاً روی صدای همایون تأثیر منفی می‌گذارد، اشاره کرد. اما این امری اجتناب ناپذیر است که کلید واژه «همایون شجریان» به واسطه توانایی‌های فردی او در حوزه موسیقی و همچنین فرزند محمدرضا شجریان بودن فعلاً بر هر نکته دیگری چیرگی یافته و می‌تواند تا این میزان تماشاگر داشته باشد.

به هر ترتیب آنچه در ابتدای کنسرت «به رنگ صدا» به بینندگان و شنوندگان ارائه شد، اجرای قطعه «بگذار سر به سینه من» با طراحی آواز همایون شجریان بود که یکی از محورهای اصلی خودنمایی اش هم‌نشینی محترمانه سازهای ایرانی و سازهای جهانی بود که با دقت و تمرکز بسیار وسواس گونه آرش گوران که توانایی اش در عرصه رهبری ارکستر بر دوستداران موسیقی جدی ثابت شده، شرایطی را پیش روی شنوندگان قرار داد که همایون شجریان بتواند نمایش مناسبی از توانایی‌های تکنیکی اش در حوزه آواز را به منصه ظهور برساند. شرایطی که اگرچه خستگی صدای همایون به واسطه روزهای زیاد برگزاری کنسرت در آن مشهود بود، اما صدای مخملین و منحصربه فردش در کنار هماهنگی سازها اجرای قابل قبولی را به مخاطب ارائه کرد.

قطعاً یکی از امتیازات ویژه کنسرت «به رنگ صدا» فارغ از عنوان همایون شجریان بهره مندی گروه اجرایی برای استفاده جمعی از بهترین و توانمندترین نوازندگان موسیقی ایرانی و کلاسیک است که نمی‌توان از آن به راحتی عبور کرد. این شرایط در قطعه دوم کنسرت که اختصاص به «بداهه نوازی سازهای کوبه‌ای» داشت جلوه خود را با هنرنمایی همایون نصیری، حسین رضایی و آئین مشکاتیان نشان داد و ثابت کرد که حضور آدم‌هایی که می‌توانند همدیگر را روی صحنه ببینند، بشناسند و با وجود تفاوت در سلیقه نوازندگی در منظم ترین شکل ممکن اجرای تمیزی را به مخاطب ارائه دهند، یک غنیمت بزرگ است.

قطعه «زلف برباد مده» با آهنگسازی سعید فرج پوری هم آهنگ سوم کنسرت همایون شجریان بود. اثری فرح بخش که برای دوستداران سبک موسیقایی همایون شجریان در حوزه موسیقی اصیل ایرانی حس آشنایی بیشتری داشت و در آن تلاش شده بود که رجعتی به دوره‌ای از کارهای همایون در حوزه موسیقی ردیف دستگاهی ایران، آن زمان که وی گرایش چندانی به خوانش آثاری نزدیک به موسیقی پاپ نداشت، داشته باشد. شرایطی که نورپردازی مناسب روی صحنه در ضیافت سازهای ایرانی و جهانی و تنظیمی مناسب، بازهم شنیدن یک موسیقی در روزگار بی معنی‌های موسیقی را زیباتر جلوه کرد.

همایون شجریان در قطعه «آسمان ابری» به آهنگسازی غلامرضا صادقی هم بازگشتی به حال و هوای این روزهای خودش در موسیقی که عمدتاً متمایل به تولید آثاری پاپیولاتر است، داشت. اثری که طی ماه‌های شرایط برگزاری این کنسرت نشان داد همایون شجریان بدون هیچ تردیدی مرد شماره یک گیشه موسیقی است که یک تنه می‌تواند تکانی به جریان مسکوت استقبال مخاطب از برنامه‌های موسیقایی بدهد گذشته طرفداران آن را از سریال پلتفرمی شنیده بود و حالا شنیدنش روی صحنه، آن هم بعد از مدت‌های طولانی که از خواننده پرطرفدارشان خبری نبود می‌توانست دربرگیرنده جذابیت‌های فراوانی باشد.

«یک نفس آرزوی تو» به آهنگسازی سعید فرج پوری هم عنوان دیگر قطعه انتخاب شده برای این کنسرت بود که در ادامه تعصبات همایون روی کارهای گذشته با حال و هوایی در حوزه موسیقی ردیف دستگاهی ایران به مخاطبان با تنظیمی هوشمندانه پیش روی مخاطبان قرار گرفت. این خواننده از پس اجرای این اثر موسیقایی بود که علیرغم برخی از شبهات و حرف و حدیث‌هایی که درباره‌اش پیرامون بی علاقگی اش به آواز مطرح می‌شد، قطعه «آواز دشتی» با شعری از هوشنگ ابتهاج را برای حاضران در سالن اجرا کرد.

این در حالی بود که انتشار یک بروشور الکترونیک که در آن جزئیات همه قطعات در آن گنجانده شده بود، از دیگر ویژگی‌های کنسرت شجریان بود که توانست تا حد زیادی مخاطبان را با پیشینه قطعات اجرا شده آشنا کند. در این مجال تک نوازی های در نظر گرفته شده برای قطعات به ویژه نوازندگی سنتور مهیار طریحی در همراهی آواز شجریان لحظات نابی را برای شنوندگان ایجاد کرد.

اما در این بخش از کنسرت همایون شجریان بود که طرفداران به آنچه انتظارش را داشتند رسیدند. آفرینش یک لحظه ناب موسیقایی با اجرای قطعه «اشک مهتاب» به آهنگسازی حسن یوسف زمانی که سال‌ها پیش به خوانندگی پدر هنرمندش مرحوم محمدرضا شجریان خوانده شد و جزو آثار درخشان این خواننده فقید موسیقی لقب گرفت که در زمان انتشارش هم مورد توجه بود. گویی اینکه همایون شجریان در این نقطه از کنسرت درست به هدف زد و شرایطی را ایجاد کرد که مخاطب به واسطه این قطعه و بازخوانی دوباره آن وارد شرایط جدیدی از شنیدن شود که به میان آمدن نام پدرش نقش اول آن را به عهده داشت. البته در این میان هم نمی‌توان از جلوه‌گر شدن و خودنمایی خستگی صدای این خواننده به واسطه شب‌های مستمر برگزار کنسرت به راحتی عبور کرد. اما خاطره بازی که همایون با مخاطبانش در این قطعه انجام داد گویا بر همه این خستگی‌ها چیرگی داشت.

آنچه در این قطعه بیش از هر نکته دیگری برای نگارنده مورد توجه قرار گرفت، نگاه جامعه شناختی آهنگسازانی مانند حسن یوسف زمانی به آنچه در عرصه موسیقی ایرانی انجام داده‌اند، معطوف می‌شود. آن‌ها اگرچه مانند در حوزه موسیقی تجاری فعالیت چندانی نداشتند اما همواره دست به انتخاب ترانه و خوانندگانی می‌زدند که اصلی‌ترین مؤلفه آن‌ها در ارتباط با مخاطب، آشنا سازی آن با مؤلفه‌های موسیقی خوب بود که به واسطه توانمندی خوانندگانی چون محمدرضا شجریان به آن نزدیک می‌شدند. شرایطی که همایون شجریان هم تا حد زیادی کوشش کرده علیرغم جدا کردن سبک موسیقایی خود از پدر که گاهی به موسیقی پاپ هم نزدیک شده به این موضوع وفادار بماند. شرایطی که جلوه‌ای از آن نیز در قطعه «اشک مهتاب» به مخاطبان ارائه شده است.

«هوای زمزمه هایت» به آهنگسازی غلامرضا صادقی عنوان قطعه دیگر کنسرت همایون شجریان بود که بازهم نشان داد که حضور یک رهبر ارکستر خوب و اساساً قرار گرفتن در یک نظم گروهی تا چه میزانی می‌تواند در ارتقای سطح کیفی یک کنسرت مؤثر باشد. چرا که با رهبری ارکستر آرش گوران بود که شجریان توانست هم در این قطعه و هم در آثار دیگر، فضایی را در مقابل گوش و نگاه تماشاگران بگذارد که آگاهی‌های مبتنی بر تحصیلات آکادمیک آرش گوران و تسلط او بر مؤلفه مهمی چون رهبری ارکستر نقش غیرقابل انکاری در نمایش محدوده صدایی او برای طرفدارانش دارد. آنچنان که همین موقعیت شناسی ارکستر در ارائه تک نوازی، شرایط مخاطب پسندی را برای آزاد میرزاپور نوازنده تار و سه تار ارکستر قرار داد.

«دلستان» به آهنگسازی همایون شجریان هم ادامه دهنده کنسرت «به رنگ صدا» بود. تصنیفی با شعر سعدی که همایون شجریان چندی پیش آن را برای علیرضا افتخاری در آلبوم «قصه شمع» آهنگسازی کرده بود و حالا خود به عنوان خواننده آن را برای مخاطبان اجرا کرد. ملودی که نوعی جلوه‌گر نگاهش به موسیقی معاصر با لحن و بیانی ایرانی است که همایون تلاش کرده فضایی را برای ارائه یک اثر بدیع و متفاوت‌تر ایجاد کند. ساختاری که مخاطب آن را در طراحی صحنه و لباس کنسرت هم به وضوح می‌دید و به سمت و سویی هدایت می‌شد که بتواند با اعتماد بیشتری به شنیدن و تماشای کنسرت بنشیند.

قطعه «سروچمان» به آهنگسازی مرحوم محمدرضا شجریان هم بخش بعدی کنسرت بود که گروه اجرایی کنسرت تلاش کرد تا با هم نشینی سازهای ایرانی و جهانی فضای تماشایی تری را برای شنونده کنسرت مهیا کند. چارچوبی هدفمند که طبیعتاً آهنگسازی هنرمندی چون محمدرضا شجریان و تداعی خاطرات شیرین مخاطبان با این موسیقی قدیمی، طعم نوستالژیک و آرامبخشی را به فضای اجرای این قطعه با صدای همایون داد. تا آنجا که بعد اجرای قطعه «چهار مضراب» اثر جاودانه پرویز مشکاتیان که بازهم شرایطی را برای تک نوازی و عرض اندام نوازندگان فراهم آورد، فضای کنسرت به قطعه «دود عود» رسید.

در این بخش از کنسرت بود که با به نمایش درآمدن تصویرهای کمتر دیده شده از پرویز مشکاتیان و محمدرضا شجریان بر صحنه اجرای برنامه و نگاه‌های همایون به این تصویر تماشاگران با هیجان مضاعفی کنسرت را دنبال کردند و برخی هم ایستاده به احترام پرویز مشکاتیان سازنده این قطعه و محمدرضا شجریان خواننده‌اش گروه اجرایی را تشویق کردند. در این چارچوب انتخاب مناسب تصویرها یکی از وجوه تمایز برنامه بود.

همایون شجریان بعد از قطعه «دیار عاشقی هایم» به آهنگسازی غلامرضا صادقی بود که بالاخره به خواسته هوادارانش پاسخ مثبت داد و تصنیف پرطرفدار «مرغ سحر» با شعر محمد تقی بهار و از ساخته‌های مرتضی نی داود را پیش روی مخاطبان قرار داد.

به هر ترتیب آنچه در کنسرت «به رنگ صدا» پیش روی مخاطبان قرار گرفت، به طور حتم از نگاه منتقدان و موسیقی شناسان می‌تواند دربرگیرنده نکات فنی مثبت و منفی باشد که می‌بایست شرایط بررسی و واکاوی آن برای تحلیل موسیقایی و علمی آثاری که اجرا شد، مهیا شود. اما بدون تردید کنسرت اجرا شده اگر توصیفی اجمالی از یک برنامه موسیقایی مهم بود اما به نظر می‌آید تکثیر چنین رویدادهایی با وجود گرانی نسبی قیمت‌های بلیت برای اقشار کم درآمد جامعه امری ضروری در روزگار هرج و مرج ترانه‌ها و آثار موسیقایی است که در بی اخلاقی و ابتذال عجیب و غریبی به راه خود ادامه می‌دهند. شرایطی که امید است طی ماه‌های پیش رو و در روزهایی که شرایط برای برگزاری کنسرت‌ها مهیا ست به حیات خود ادامه داد و در گروه‌ها و هنرمندان دیگر هم به شرط حمایت‌های لازم تعمیم پیدا کند.

مهیار طریحی نوازنده سنتور، آزاد میرزا پور نوازنده تار و سه تار، مهرزاد اعظمی کیا نوازنده کمانچه، باس – کاخن – کوزه – اسنیر- درام – راید – های هت، حسین رضایی نوازنده دف- طبل باس، آئین مشکاتیان نوازنده تمبک – کوزه و کاخن نوازندگان سازهای ایرانی و مازیار ظهیرالدینی نوازنده ویولن آلتو، پدرام فریوسفی نوازنده ویولن، میثم مروستی نوازنده ویولن، نیلوفر محبی نوازنده ویولن، آرمین قضاتی نوازنده ویولن، علیرضا چهره قانی نوازنده ویولن، بهار فلسفی نوازنده ویولن، فرشاد شیرانی نوازنده ویولن، دانیال جورابچی نوازنده ویولنسل، یاسمن کوزه گر نوازنده ویولنسل، مهدی عبدی نوازنده ویولنسل، پیمان ابوالحسنی نوازنده ویولن آلتو، پرهام میلانی نوازنده ویولن آلتو، هادی اسماعیلی نوازنده کنترباس، امین دارایی نوازنده پیانو گروه نوازندگان سازهای جهانی کنسرت را تشکیل می‌دادند.

در تیم اجرایی نیز سحر فروزان مدیر برنامه، رضا موسوی کارگردان و طراح صحنه، شیما میرحمیدی طراح لباس، غلامرضا صادقی صدابردار، نگین شکیبا برنامه ریز، افسانه شجریان عکاس مستند، مصطفی طباطبایی و گروه همراه ساخت و اجرای دکور، محمد صیدآبادی طراح نور، آیدا آب پرور تولید تصاویر، خشایار لهراسبی طراحی و ساخت ویدئو کلیپ «دیار عاشقی هایم»، حسام فروتن و مرتضی زمانی اجرا و مپینگ، بهاالدین درگاهی، حسن مدبری، علی پیروزی، فرشید برگ نیل، کیوان عراقی گروه صدا، کامیارمینوکده عکس ارکستر «سیاوش» را یاری می‌کردند.

کد خبر 5539364 علیرضا سعیدی

منبع: مهر

کلیدواژه: همایون شجریان آرش گوران کنسرت موسیقی موسیقی ایرانی تالار وزارت کشور تئاتر ایران عید غدیر خم فیلم کوتاه هنرمندان تئاتر کارگردان تئاتر خانه هنرمندان ایران حوزه هنری محمد خزاعی فرهنگسرای نیاوران جشنواره فیلم شهر عکاسی بنیاد سینمایی فارابی فیلم سینمایی پیش روی مخاطبان قرار گرفت همایون شجریان همایون شجریان سازهای ایرانی محمدرضا شجریان حوزه موسیقی نوازنده ویولن غلامرضا صادقی رهبری ارکستر گروه اجرایی رنگ صدا آرش گوران کنسرت ها کنسرت هم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۰۳۴۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

علیرضا طلیسچی: وضعیت موسیقی در ایران خوب است

به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، تولید و پخش رئالیتی‌شوها، از «مافیا» گرفته تا «پدرخوانده»، در شبکه‌های نمایش خانگی داغ است و یکی از این برنامه‌ها که این‌روزها طرفداران قابل توجهی پیدا کرده، رئالیتی‌شو «زودیاک» است که با عنوان «شب‌های مافیا» بازی جذابی برای طرفدارانش پخش می‌کند. در این برنامه یک قاتل سریالی به نام زودیاک شهروندان و مافیای سیسیل را هدف قرار می‌دهد. در این برنامه محمد بحرانی نقش گرداننده بازی را بر عهده دارد.

بیشتر بخوانید: موسیقی درمانی شیوه‌ای جدید در درمان بیماران

سریال «شب‌های مافیا: زودیاک» به کارگردانی محمدرضا رضائیان در سال‌۱۴۰۲ ساخته شده است. در فصل دوم این رئالیتی‌شو، فرزاد حسنی، دارا حیایی، جواد خواجوی، محیا دهقانی، متین ستوده، مجتبی شفیعی، علیرضا طلیسچی، سعید فتحی روشن، بهار قاسمی، مریم مؤمن، مهدی مهدی‌پور و امیرحسین هاشمی به هنرمندی پرداخته‌اند.
علیرضا طلیسچی یکی از خوانندگان شناخته‌شده و پرطرفدار پاپ است؛ خواننده‌ای که توانسته جایگاهش را با کنسرت‌هایی که برگزار می‌کند تثبیت کند. این خواننده پاپ که متولد۶۴ است، از میانه دهه۸۰ فعالیتش را به شکل رسمی آغاز کرد و تک‌آهنگ‌هایش طرفداران خاص خودش را دارد. طلیسچی در این گفت‌وگو از حضورش در برنامه «شب‌های مافیا» می‌گوید و در بخش‌های دیگری از این گفت‌وگو از وضعیت امروز موسیقی صحبت کرده است.

این روزها رئالیتی‌شوهای متنوعی در شبکه نمایش خانگی پخش می‌شود. چطور شد که در برنامه «شب‌های مافیا: زودیاک» شرکت کردید؟

از طریق تیم تولید به برنامه دعوت شدم و علاقه داشتم که ببینم چطور می‌توانم در این سناریو بازی کنم. من قبلا هم در یک شو، مافیا بازی کرده بودم، اما به‌نظرم «زودیاک» شیک‌تر است و پیچیدگی‌هایش بازی را برای بیننده جذاب‌تر می‌کند.

خیلی‌ها به برد و باخت در یک مسابقه اهمیت می‌دهند. برد و باخت برای شما چطور بود؟

شرکت در این برنامه بیشتر برایم جنبه سرگرمی دارد. این‌طور نگاه می‌کنم که با یک گروه خوب دور هم هستیم و هدفمان این است که برای بیننده‌های برنامه لحظاتی حال خوب ایجاد ‌کنیم که امیدوارم به چنین نتیجه‌ای رسیده باشیم.

اخیرا در نمایش خانگی، محصولاتی در حوزه‌های مختلف ورزش، موسیقی، مذهبی و... تولید شده است. از نظر شما، تولید برنامه‌های حوزه موسیقی مثل «صداتو» چه تأثیری بر ارتباط بیشتر مردم با موسیقی دارد؟

ساخت برنامه‌های خوب در این حوزه به ارتباط بیشتر مردم با موسیقی کمک می‌کند، اما اینکه این برنامه‌ها بتواند هنرمند بسازد مبحث دیگری است، چون یک خواننده هرقدر هم تخصصی وارد یک حوزه بشود، تا جو کار و فعالیت حرفه‌ای در فضای تولید و صحنه را تجربه نکند، به موفقیت نمی‌رسد. از نظر من، ورود به عرصه خوانندگی و فضای حرفه‌ای موسیقی کاملا نیازمند تجربه این واقعیت است. تمام این مسابقاتی هم که اخیرا تولید و پخش شده یکی‌دو چهره را به فضای موسیقی معرفی کرده، اما به لحاظ ایجاد سرگرمی برای مردم کاملا موفق ظاهر شده‌اند و اگر از این قبیل برنامه‌ها باز هم تولید شود، به فهم و درک بیشتر مردم از فضای موسیقی کمک قابل توجهی می‌کند.

پیشنهادی برای حضور در برنامه‌های موسیقی داشته‌اید؟

پیشنهاد داشته‌ام، اما علاقه نه، چون به‌نظرم در جایگاهی نیستم که بخواهم کسی را قضاوت کنم و اصولا هم موسیقی تا یک جایی به‌صورت علمی و پایه آموختنی است و از آن به بعدش دیگر سلیقه‌ای می‌شود. پس قضاوت کردن راجع به صداها را باید به مردم بسپاریم.

این روزها بازار کنسرت‌های پاپ داغ است. درست است که موسیقی کشور افت و خیزهای زیادی دارد و با مشکلات خاص خودش دست و پنجه نرم می‌کند، با این حال اوضاع این روزهای موسیقی کشور چطور است؟

به‌نظرم وضعیت موسیقی ما در حال بهبود است و البته این گفته من نیست و گفته خیلی از بزرگان حال حاضر موسیقی ایران است. موسیقی ما در سال‌های اخیر دچار تحولات عجیب و غریبی شد که بخشی از این تحولات مثبت بود و بخشی هم منفی. خوشحالم که با ورود هنرمندان حرفه‌ای‌تر و صداهای قشنگ‌تر و احساس بیشتری که در کارها وجود دارد موسیقی دارد از آن حالت قبلی بیرون می‌آید و خودش را ترمیم می‌کند.

برویم سراغ مسئله‌ ترند شدن برخی از قطعه‌های موسیقی مثل قطعه «پاقدم» که اخیرا بسیار شنیده و معروف شد. چه می‌شود که یک کار این‌طور دیده و شنیده و پرطرفدار می‌شود؟

بخش زیادی از این اتفاق مربوط به تجربه است و بخشی هم سلیقه و هوش بازار. ولی در نهایت کارها را مردم برجسته می‌کنند، یعنی اگر مردم کاری را دوست داشته باشند، آن کار به موفقیت بزرگی می‌رسد. «پاقدم» یک قطعه موسیقی دهه شصتی است که در آن استانداردهای ضبط موسیقی آن دوران کاملا رعایت شده و فکر می‌کنم جدا از تنظیم و میکس و مستر خوب امیربهادر دهقان، شعر و ترانه و ملودی هم خیلی به کارهای آن دهه نزدیک است.

شما در قطعه‌های معروفتان هم سبک شاد دارید و هم قطعه‌های احساسی و غمگین. تمایل مردم بیشتر به شنیدن کدام یک است؟

اگر به تاریخمان رجوع کنید، می‌بینید که مردم ما پر از غم و غصه بوده‌اند و طبیعتا تمایلشان به آهنگ‌های شاد بیشتر است. در کنسرت‌ها هم همین‌طور است. وقتی یک پدر بودجه مشخصی برای خانواده‌اش کنار می‌گذارد تا در کنسرت شرکت کنند، دلش نمی‌خواهد که مجددا در فضای غمگین قرار بگیرند. بنابراین تمایلشان به شنیدن و همراهی در خواندن آهنگ‌های شاد بیشتر است. البته از قدیم موسیقی شاد نسبت به موسیقی غمگین بیشتر شنونده و طرفدار داشته است.

این روزها مدام نام خواننده‌های جدیدی را می‌شنویم که در فضای مجازی معرفی می‌شوند. یا گاهی روی بیلبوردها تبلیغ کنسرت خواننده‌هایی را می‌بینیم که خیلی‌ها نمی‌شناسندشان. این افزایش ورود به عرصه خوانندگی اتفاق مثبتی است یا منفی؟

ما خوانندگانی داشته‌ایم که با یک قطعه روی صحنه آمده‌اند و بقیه قطعه‌هایشان حالت مکمل همان یک قطعه را داشته. از آن طرف هم هنرمندی داشته‌ایم که با هر قطعه جدید مخاطبان بیشتری را جذب کرده‌ و به‌تدریج معروف شده‌است. در هر صورت، دیده شدن یک اثر هنری و محبوب شدن هنرمند به مردم بستگی دارد.

به تجربه حوزه‌های هنری دیگر مثل بازیگری هم فکر می‌کنید یا پیشنهادی داشته‌اید؟

من یک‌بار این را تجربه کردم و متأسفانه بازخورد خوبی از این کار نداشتم، به خاطر اینکه تیم تولید آن کار تیمی که فکر می‌کردم نبود. البته بازیگران و بقیه عوامل همه خوب بودند، اما تجربه خوبی برای من نبود و ترجیح می‌دهم که فعلا دوباره آن فضا را تجربه نکنم و در کار خودم پیش بروم، هرچند از آینده‌ و تصمیمات بعدی‌ام خبر ندارم.‌


رئالیتی‌شوها توانسته‌اند تا اندازه ای شبکه نمایش خانگی را متحول کنند

در چند سال اخیر پلتفرم‌ها به کاربران امکان می‌دهند فیلم‌ها و سریال‌ها را به‌صورت آنلاین تماشا کنند و به‌سرعت به رقیبی برای تلویزیون تبدیل شده‌اند.

یک مقایسه ساده در تولیدات و سریال‌های پخش‌شده در ابتدای سال۱۴۰۳ تا امروز میان پلتفرم‌های نمایش خانگی و تلویزیون نشان می‌دهد تلویزیون با وجود آنکه نسبت به سال گذشته با کم‌کردن حساسیت‌هایی سعی در جذب هنرمندان و چهره‌های مطرح کرده اما باز هم بازی را در زمین رقابت با پلتفرم‌های پخش نمایش خانگی واگذار کرده است.

این روزها تولید رئالیتی‌شوها و برنامه‌های مسابقه که در شبکه نمایش خانگی ‌تولیدشده، توانسته جذابیت زیادی برای مخاطب امروز به‌وجود بیاورد، مخاطبی که تنها با تماشای سریال و فیلم نمی‌تواند اوقات فراغت خود را پر کند. بنابراین از یک‌سو پلتفرم‌های گوناگون در شبکه نمایش خانگی در بیشتر سریال‌های خود توانسته‌اند با تمرکز بر جذابیت‌های داستانی و استفاده درست از ستارگان سینما و تئاتر تولیدات جذابی را پیش روی مخاطب بگذارند و از سوی دیگر با تولید و پخش برنامه‌های مختلف نشان داده‌اند توجه به ذائقه مخاطب برایشان مهم است و در بخش‌هایی موفق شده‌اند.

البته دامنه صنعت سرگرمی ‌آنقدرگسترده است که ما در تلویزیون ‌یا حتی شبکه نمایش خانگی هنوز نتوانسته‌ایم رقابتی با برنامه‌های خارجی داشته باشیم. با این حال، برخی از این برنامه‌ها توانسته‌اند آنقدر جذاب باشند که تماشاگران فصل‌های آن را دنبال می‌کنند.

VOD‌ها طیف گسترده‌ای از فیلم‌ها و سریال‌ها را از سراسر جهان به کاربران ارائه می‌دهند. این امر به‌معنای انتخاب بیشتر برای بینندگان و رهایی از محدودیت‌های برنامه‌های روتین است.

نمی‌توان منکر این موضوع شد که پلتفرم‌های نمایش خانگی با ارائه فرصتی جدید برای پخش فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی، به افزایش تولید محتوای داخلی در این کشور کمک کرده‌اند. این امر منجر به ایجاد شغل‌های جدید و رونق صنعت سرگرمی ایران شده است.

VOD‌ها در حال حاضر نقش مهمی در صنعت سرگرمی ایران ایفا می‌کنند و ظرفیت این را دارند که در آینده نقش مهم‌تری ایفا کنند. با رفع چالش‌های موجود، VOD‌ها می‌توانند به گزینه‌ای محبوب‌تر برای سرگرمی در ایران تبدیل شوند و به‌طور قابل‌توجهی بر نحوه تماشای فیلم و سریال توسط مردم ایران تأثیر بگذارند.‌

منبع: همشهری

انتهای پیام/

کد خبر: 1228550 برچسب‌ها موسیقی

دیگر خبرها

  • رهبر ارکستر ملی موسیقی اصفهان درگذشت
  • دوقلوهای آواز ایرانی در شهر اصفهان به روی صحنه می‌روند
  • این صدا برای بچه‌های ایران است/ جزییات یک کنسرت باتربیت!
  • علیرضا طلیسچی: وضعیت موسیقی در ایران خوب است
  • چرا پنج کنسرت در تهران لغو شد؟
  • سفر مدیرکل دفتر موسیقی برای تعیین تکلیف کنسرت‌های موسیقی
  • حال موسیقی ایران خوب است
  • تصاویر دیده نشده از محمدرضا شجریان
  • فیلمی از سورپرایز جالب مردم در کنسرت توسط گرشا رضایی
  • نشست ماهانه هنرمندان موسیقی با اجرای ۵ کنسرت